setare***baroon
تکرار همه چیز تو دنیا خسته کننده است... اما تو مثل نفسی،تکرارت تضمین زندگی منه...

عجب دوره زمونه ای شده!!!

تو این دوره زمونه باید به بعضی از پسرا گفت:

خدایی دمت گرم که هنوز دست به ابروهات نزدی

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

به سلامتی دلای پاکی که به جز

عشق

تو سینه چیزی نکاشتن

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

برهنه ات میکنند تا بهتر دیده شوی....غصه نخور گردوی کوچک... آنچه سیاه میشود،دستان آنهاست نه روی تو....

نظر یادتون نره

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

موافقین؟؟؟

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

من میگم 6یا7 شما چی میگین

منتظر نظرات خوبتون هستم

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

 

ثانیه های پشت چراغ قرمز را تاب بیاورید،شاید خدا دارد آرزوی کودک دست فروش را برآورده میکند

در رفاقت مواظب آدمهای تازه به دوران رسیده باش،هرگز نباید به دیوار تازه رنگ شده تکیه کرد

درختان به من آموختند پایبندی هر کس به ریشه اوست،به هر درختی نمی توان تکیه کرد

زمونه عوض شده میدونی چرا؟این روزا وقتی به یکی دست میدی بعدش باید انگشتاتو بشماری ببینی هر5تاش رو پس گرفتی یانه...

شاید راه رو عوضی برم.....اما محاله با یه عوضی را برم

آدم بد رو هر طور که هست تحمل میکنم،کاسه صبرم از آدمایی لبریز است که به ادعای خوب بودن بدی میکنند

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر ز دوست...کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند....آرام...گل بگویندو همه گل شنوند.

شرط وارد گشتن،شستشوی دلهاست، شرط آن داشتن یک دل بی رنگو ریاست

بر درش برگ گلی می کوبم.... روی آن برگ نویسم:

خانه ی ما اینجاست

تا که سهراب نپرسد هرگز«خانه دوست کجاست؟؟»

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

خب چرا نظر نمیدین؟؟؟هااااااا؟؟؟

باور کنین ثواب داره ها!

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

به غضنفر میگن:میدونی آدم چرا خواب میبینه...میگه خب معلومه دیگه برا اینکه موق خوابیدن حوصله اش سر نره

هر جا سخن از تقلب است نام دانشجوی ایرانی می درخشد

گدا داشتیم تو محلمون،هر چی خیابون شلوغ تر میشد این فلج تر یه بار راهپیمایی شد..اون رف تو کما

خانه چیست؟؟؟خانه وبقیه لوازم درون آن زائده هایی هستند که اطراف کامپیوتر را گرفته اند

باز منو کاشتی رفتی چیست؟اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس

به لره میگن تولدت کیه؟؟میگه 5آذر...میگن چه سالی؟؟میگه هرسال

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

من.....عزیزم...شما چی؟؟؟

منتظرمااااا....زوووود

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

تعجب میکنم از بعضی از این دخترای متمدن....!!!!

زیبایی رو که خدا داده دارن تو راه غیر خدا اون رو می فروشند!

تویی که خودتو مانکن میکنی....آیا نماینده خدا روی زمینی یا نماینده شیطان؟

بعضی ها چقدر خوب دارن نوکری شیطان رو می کنند

فقط بدون تو بیشتر از یه مانکن متحرک ارزش داری

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

یادمان باشد همیشه:

کمی کنجکاوی پشت« همین طوری پرسیدم»

قدری احساسات پشت«به من چه اصلا»

قدری عصبانیت پشت«چه می دونم»

و اندکی درد پشت«اشکالی نداره»

وجود دارد

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

آموختم که خدا  عشق است و عشق فقط خداست

آموختم که وقتی نا امید میشوم خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار میکشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم

آموختم اگر تاکنون به آنچه که خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترینش را در نظر گرفته

آموختم که زندگی سخت است ولی من از او سخت تر

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

 

اولین صبح عروسی ، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند.
ابتدا پدر و مادر پسر آمدند.زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند.اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد.

ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند. زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند.
اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت: نمیتونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم.
شوهر چیزی نگفت ، و در را برویشان گشود.اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت.
سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد. پنجمین فرزندشان دختر بود.
برای تولد این فرزند ، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد.

مردم متعجبانه از او پرسیدند:علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست ؟ 
مرد به سادگی جواب داد:
چون این همون کسی است که در را برویم باز میکنه.

نظر یادتون نره

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

ای انسان چه چیز تو را نزد پروردگارت مغرور ساخته؟

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نظرتون چیه؟؟؟

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

دلت به چی خوشه؟؟؟؟

  

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

ته دیگ طلاییو خوش رنگو روهم نشدیم که دو نفر سرمون دعواکنن

ویرگول هم نشدیم،،،بهمون رسیدن مکث کنن

موبایل هم نشدیم روزی چن بار نگامون کنن

ایکیو سان هم نشدیم انگشت بزنیم کف کله مون همه چی حل شه


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

کی میدونه آخرین عدد چیه و چند رقمیه؟؟؟

 

بی جواب نرینااا!!

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

بقیه عکسها در ادامه مطلب...نظر یادتون نره

 


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

خدایا مارا به جبر هم که شده سر به زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها

آنقدر به انسان های روی زمین بی اعتماد شده ام که میترسم وقتی که از خوشحالی به هوا میپرم زمین را از زیز پایم بکشند

 

تنهایی وقتی به سراغت میاد که فراموش کنی خدا بهترین مونس است

گاه میتوان برای عزیزی چند سطر سکوت به یادگار گذاشت،تا او در خلوت خود هر طور که خواست آن را معنا کند

می گن هر شکستنی دفع بلاست ای دل تحمل کن شاید حکمتی باشه

آسمانی فکر کن....ودر زمین زندگی ...این یعنی سعادت

 

نه صدایش را نازک میکرد ونه دستهایش را آردی...!از کجا باید به گرگ بودنش شک می کردم؟!!

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

مثل آرامش یک خواب بلند زندگی آرام است

 

مثل شیرینی یک روز قشنگ زندگی شیرین است

 

مثل رویای یک کودک ناز زندگی رویایی است

 

مثل زیبایی یک غنچه ناز زندگی زیبایی است

 

زنـــــــــــــــــدگی چرخش این عقربه هاست

 

زنـــــــــــــــــــدگی تک تک این ساعتهاست

 

 

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

ادامه مطلب یادت نره


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

 

یه سر به ادامه مطلب هم بزنید


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

قدر دانی از زنان با حجاب با دادن شاخه ای گل

 

توسط گشت ارشاد

بقیه عکسها در ادامه مطلب


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:عکس,عکس بازیگران,, توسط الهام بانو |

 

بابای گلم روزت مبارک......دوستت دارم

   

شما نمیخواین به باباتون تبریک بگین؟؟؟

کجاااا؟؟!!!

خب همین جا دیگه تو نظرات

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |

باورت باشد یا نباشد حرفی نیست

 

نفسم میگیرد

 

در هوایی که نفسهای تو نیست

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, توسط الهام بانو |